به خاطر پدرم

ساخت وبلاگ
اسم اینجا رو یادم میره ...

دلم میخواد دوباره بشم بخاطر پدرم ...

 

به خاطر پدرم...
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 21 خرداد 1398 ساعت: 11:48

outputهایی که گرفتم هیچکدوم باز نشد و من مجبورم به انجام دوباره با spss23 زیاد نگرانی نداره چون دستم الان تند شده و به راحتی متغیر تعریف می کنم و آزمون می گیرم اما خب چیزی که ناراحتم می کنه اینه ! من خیلی لخ لخانه دارم با دنیا برخورد می کنم . این ت به خاطر پدرم...ادامه مطلب
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : پشیمانی, نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 43 تاريخ : جمعه 26 آبان 1396 ساعت: 19:44

  نامه بسیار زیبای نادر ابراهیمی به همسرش_ نامه شماره 34   همسفر! در این راه طولانی که ما بی‌خبریم و چون باد می‌گذرد بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماند خواهش می‌کنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت به خاطر پدرم...ادامه مطلب
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 60 تاريخ : جمعه 26 آبان 1396 ساعت: 19:44

  مسخره ست! عمرمون داره تو جلساتی که برای هم اندیشی و هم افزایی!!!!!!  با حضور فعال یاس منگولا برگزار میشه تلف میشه دکتر برای چندمین بار پیشنهاد کرد که با هم کتاب بنویسیم.  گفت چاپش با ما ، اصلا به اسم تو. اسم می خوام چکار؟  من واقعا دلم میخواد برم ی گوشه ی دنج و این کارو بکنم وگرنه منم میشم پنگول! استخاره خیلی خوب بود . اما من خوشحال نشدم. دلم می خواست بد باشه ! خیلی بد اونطوری تکلیفم با خودم روش به خاطر پدرم...ادامه مطلب
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : منگولا, نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 0:39

به خاطر پدرم!دوازدهم اذرماه 92 من و عکست اومدیم اینجا تا من غم لحظه های بی تو بودن رو بذارم رو دوش این صفحه سفیدبیشتر نوشته هامو بلاگفا بردبقیه رو هم خودم پنهان کردماینا درد دلای من با تو بود و دوست نداشتم هر آشنا و دوست ته قلبمو بخونه و متوجه بشه آسمون دلم پر از ابرای تیره ای هست که به هر بهانه می بارنامروزم پست ثابتم جایی که متعلق به تو بود حذف شدودیگه امکان برگردوندنش نیستاما من هنوز می نویسم به یاد پدری که برای من فقط پدر نبود و با رفتنش فقط یک پدر نرفتهمه ی زندگی من رفت !هرشببا چشمانت مشاعره دارملبریز از غزل هست و ترانهو من برایت سپید می نویسمچشمهایت...موج در موج....شراب و سراب...می سراید به خاطر پدرم...ادامه مطلب
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : شبهای,تاریک, نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 61 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:13

به خاطر پدرم!دوازدهم اذرماه 92 من و عکست اومدیم اینجا تا من غم لحظه های بی تو بودن رو بذارم رو دوش این صفحه سفیدبیشتر نوشته هامو بلاگفا بردبقیه رو هم خودم پنهان کردماینا درد دلای من با تو بود و دوست نداشتم هر آشنا و دوست ته قلبمو بخونه و متوجه بشه آسمون دلم پر از ابرای تیره ای هست که به هر بهانه می بارنامروزم پست ثابتم جایی که متعلق به تو بود حذف شدودیگه امکان برگردوندنش نیستاما من هنوز می نویسم به یاد پدری که برای من فقط پدر نبود و با رفتنش فقط یک پدر نرفتهمه ی زندگی من رفت !هرشببا چشمانت مشاعره دارملبریز از غزل هست و ترانهو من برایت سپید می نویسمچشمهایت...موج در موج....شراب و سراب...می سراید به خاطر پدرم...ادامه مطلب
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : خسته, نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 62 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:13

دلم گرفت. منتظر بودم شاید امروز خبری ازش بشه. اما گفت که بازم نبوده     اون روزا که هنوز به فضای اونجا عادت نداشتم هر پنجشنبه ی سرمونی کامل بود. گل، شمع ، عود و...   پسر حاج آقا هم دست کمی از مانداشت . اونجا رو حسابی خوشگل کرده بود تا اینکه کم کم فهمیدم گلامونو می دزدن و بعد این شهردار بیکار، با گرفتن این همه هزینه اومد و همه چی رو برباد داد. چراغا،نیمکتا،  همه چی... بدون اینکه به آرامش دیگران ذره ای فکر کنه واگه خودش نمی تونه کاری کنه حداقل بذاره مردم خودشون ی کاری کنن .  همون اولین روزا، ی خانوم ی کم تپل و پیر ، عصا کوبون، بی هیچ دلیل اومد و بغلم کرد و حال و به خاطر پدرم...ادامه مطلب
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : آرزو,آرزوهای بزرگ,آرزو چت,آرزوی عروسک پارچه ای,آرزو غفاری,آرزو افشار,آرزو معتمدی,آرزوی مرگ,آرزو امانی,آرزوهای بر باد رفته, نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 133 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 15:38

فقط مرگ زردی میتونست تمام این هفته ی مزخرفو تکمیل کنه.

به لطف مریض بودنم مامانم کمتر بهم گفت دیوانه و من تونستم حسابی براش گریه کنم.

حتی تواون حال بدم چندین بار التماس کردم براش زیرانداز ببرن، داداشم رفت ، بهم زنگ نزد، تلفنم رو جواب نداد ، وقتی اومدگفت اروم خوابیده بود با همون انژیوکت .

نمیتونم چیزی بنویسم، تبم برگشته، نمیتونم !

 

به خاطر پدرم...
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : زردی نوزاد,زردی,زردی در نوزادان,زردی چشم,زردی بچه,زردی چیست,زردی نوزاد باید چند باشد,زردی سیاه چیست,زردی نوزاد یک ماه,زردی زبان نشانه چیست, نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 150 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 15:38

تنها چیزی که بهم آرامش میده اینه که زردک کوچولوی عزیز من پیش خدا جاش بهتره همیشه از جاهای بسته بدش میومد . استرس میگرفت . این چند شب تو انکوباتور اذیت شد .  یک دقیقه هم از فکرش بیرون نمیام. سوالم اینه که چرا خدا ی جاهای حساسی منو مریض میکنه تا اتفاقات ی جور دیگه پیش بره؟ چرا دیشب نرفتم ببینمش؟امروز حتی نتونستم تلفنی حالشو بپرسم به داداشم گفتم برام عکسشو بگیر بیار. چقدر جاش زیر ماشین محمد خالیه. دلم براش تنگ شده .    می کَنم الفبا را ، روی لوحه ی سنگی واو مثل ویرانی ، دال مثل دلتنگی بعد از این اگر باشم در نبود خواهم بود مثل تاب بیتابی مثل رنگ بیرنگی         به خاطر پدرم...ادامه مطلب
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من,دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من دانلود,دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من سیمین بهبهانی,دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من متن,دلم گرفت ای دوست هوای گریه با من,دلم گرفت اي دوست هواي گريه با من,آهنگ دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من,شعر دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من,ترانه دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من,دانلود دلم گرفت ای دوست هوای گریه با من, نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 163 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 15:38

بی تو تهران چیست؟ آیا از بلندی دیده ای !؟ آسمانی تیره... برجی کج... دماوندی کثیف...   #مهدی_عابدی  آخرشب که برمیگشتم  این شعر یادم اومد، بیخودی!    جالبه!  دیشب  به نظر منم شهر پر از نور بود و چند دقیقه ای به همین فکر میکردم.  شاید به خاطر عید بود. شایدم نه! چون  تقریبن همیشه این طوریه.این شهر دود زده  که تحملش تو روز اونقدر سخته در فرازو فرود جاده تبدیل شده بود به  یک دشت پر از ستاره که چشمک میزدن .  علاقه من به طبیعت و بلندی از کتاب هایدی دختری در کوهستان شکل گرفت . کتابی که پدرم میخوند. ی ترجمه ی سنگین برای رده ی سنی بزرگسال که به عقل پنج - شش ساله من نمیخورد به خاطر پدرم...ادامه مطلب
ما را در سایت به خاطر پدرم دنبال می کنید

برچسب : من از تمام شهر بیزارم, نویسنده : abatamameashkhayam0 بازدید : 129 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 15:38